دعوی ورود ثالث

دعوی ورود ثالث

ورود ثالث عنوان دعوایی است که طی آن فردی غیر از طرفین اصلی وارد دعوایی می شود که در دادگاه در حال رسیدگی می باشد. ورود ثالث و شرایط آن در مواد ۱۳۰ تا ۱۳۴ قانون آیین دادرسی مورد توجه قانون گذار قرار گرفته و مطابق ماده ۱۳۰ قانون یاد شده: «هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلا حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی نفع بداند، می توان تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است وارد دعوا گرددناگفته پیداست که در دعوی ورود ثالث فردی به اختیار در دادرسی بین اشخاص دیگر وارد می شود تا به حاکم شدن فردی که صدور حکم علیه وی حقوق احتمالی او را تضییع می کند کمک نماید یا اگر در موضوع دعوا مدعی حق مستقلی برای خود است محکومیت یکی از طرفین را نسبت به خواسته خود از دادگاه مطالبه کند. در هر حال دعوی ورود ثالث با این انگیزه مطرح می شود که خواهان وارد ثالث از صدور حکمی که به نحوی به حقوق او خلل وارد می کند جلوگیری نماید. اگرچه به طور کلی در صورتی که فردی از صدور رأیی در محکمه متضرر شود می تواند از طریق اعتراض ثالث به دفاع از حق و حقوق خود بپردازد که در دادرسی شرکت نداشته باز است؛ اما افراد جامعه بیشتر سعی می کنند که از صدور چنین آرائی جلوگیری نمایند تا اینکه بعد از صدور رأی نسبت به اعتراض به آن اقدام کنند.

مبحث اول:شرایط دعوی ورود ثالث

برای ورود ثالث محسوب شدن یک دعوا مطابق ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، شرایطی وجود دارد که در صورت وجود این شرایط دعوا وارد ثالث محسوب خواهد شد و امتیازی که نسبت به یک دعوای مستقل پیدا می کند رسیدگی همزمان با دعوای اصلی است که به حفظ حقوق وارد ثالث کمک خواهد کرد و با دعوای اصلی یکجا رسیدگی خواهد شد.

1.    دعوای اصلی مطرح و در جریان رسیدگی

 یکی از شرایط این دعوا وجود دعوایی است که قبلا مطرح شده و در جریان رسیدگی می باشد. مفهوم ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی حاکی از آن است که باید دعوای اصلی وجود داشته باشد و عبارت: «... تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است، مبین آن است که باید دعوا هنوز در جریان رسیدگی یعنی، مرحله بدوی یا تجدیدنظر باشد تا دعوای مطروحه با سایر شرایط این دعوا  محسوب شود.

2.    وجود حتی مستقل یا ذی نفع بودن در محق شدن یکی از طرفین

 برای اینکه فردی بتواند به عنوان وارد ثالث به دعوایی وارد شود مطابق صراحت ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م بایستی ارتباطی به موضوع دعوا و طرفین دعوا داشته باشد آن هم نه هر ارتباطی، بلکه یا باید حق مستقلی را برای خود در موضوع دعوای مطروحه قائل باشد یا در محق شدن یکی از طرفین خود را ذی نفع بداند و همچنین ادعای مطروحه در آن چنان باشد که رسیدگی به آن در نتیجه دعوای اصلی مؤثر باشد.

بر این اساس این فرد می تواند تحت عنوان وارد ثالث به دعوایی که بین افرادی دیگر مطرح شده و در جریان رسیدگی است وارد شوند.

3.    وجود ارتباط کامل بین دو دعوا

 از جمله شرایط دعوی ورود ثالث داشتن ارتباط کامل با دعوای اصلی است که مفهوم ارتباط کامل» در ذیل ماده ۱۴۱ آیین دادرسی مدنی مقرر شده: «بین دو دعوا وقتی ارتباط کامل موجود است که اتخاذ تصمیم در هریک مؤثر در دیگری باشد» اگر سایر شرایط موجود باشد؛ اما ارتباط کامل بین دعوی ورود ثالث و دعوای اصلی وجود نداشته باشد دادگاه دعوی ورود ثالث را از دعوای اصلی تفکیک کرده و به صورت جداگانه رسیدگی خواهد کرد. مع الوصف رسیدگی مستقل در مورد دعوای وارد ثالث اصلی امکان پذیر است؛ اما در دعوای وارد ثالث تبعی که خواسته مستقلی نیست رسیدگی مستقل امکان ندارد. از این رو که مورد رسیدگی ماده ۱۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی صرفا در مورد دعوای وارد ثالث اصلی مصداق دارد.

مبحث دوم: اقسام دعوی ورود ثالث

دعوی ورود ثالث به دو قسم است: دعوای وارد ثالث اصلی» و دعوای وارد ثالث تبعی» که به تشریح اختصاری هریک می پردازیم:

1.    دعوی ورود ثالث اصلی دعوی ورود ثالث در صورتی «اصلی» محسوب می شود که وارد ثالث مدعی حق مستقلی در موضوع دعوای اصلی باشد؛ مثل جایی که فردی علیه دیگری دعوای الزام به تنظیم سند یک واحد آپارتمان را مطرح کرده باشد در حالی که وارد ثالث بایک قول نامه مقدم ضمن درخواست اثبات مالکیت خواهان (وارد ثالثمحکومیت خوانده دعوا الزام به تنظیم سند رسمی آپارتمان به نام وی و صدور حکم به بی حقی خواهان دعوای اصلی) را تقاضا کرده باشد. در چنین وضعیتی دعوای وارد ثالث مطروحه اصلی می باشد.

2.    دعوای وارد ثالث تبعی در صورتی که وارد ثالث مدعی حق مستقلی در موضوع دعوای اصلی نباشد؛ لیکن در محق شدن یکی از طرفین دعوا ذینفع باشد دعوای وارد ثالث «تبعی» خواهد بود؛ مانند جایی که (الف) با ارائه قول نامه مدعی مالکیت یک واحد آپارتمان است و از دادگاه تقاضای الزام خوانده به تنظیم سند مالکیت و تحویل مبیع را نموده است. حال آنکه وارد ثالث که مستأجر محل بوده با تقدیم دادخواست ورود ثالث مدعی مالکیت منافع محل برای تاریخ معینی با اجاره نامه مقدم به قول نامه بوده و درخواست رد تحویل مبیع را دارد.

 مبحث سوم: ادامه مسائل دعوی ورود ثالث

1. نحوه طرح دعوای

 برابر ذیل ماده ۱۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی دعوای ورود با تقدیم دادخواست شروع خواهد شد و لازم است دادخواست ورود ثالث تمام شرایط دادخواست اصلی را دارا بوده، دادخواست و پیوست های آن به تعداد اصحاب دعوای اصلی به علاوه یک نسخه باشد. در این موارد تفاوتی بین ورود ثالث اصلی و تبعی نیست.

2.  خواهان دعوی ورود ثالث

همچنان که دادخواست دعوای وارد ثالث باید تمامی شرایط عمومی اقامه دعوا را داشته باشد لازم است خواهان دعوای وارد ثالث نیز دارای شرایط عمومی اقامه دعوا باشد؛ به عبارت دیگر، خواهان ورود ثالث باید ذی نفع بوده، علاوه بر داشتن نفع حقوقی، مشرع و مستقیم بودن آن باید تمام شرایط طرح دعوا مثل اهلیت طرح دعوا را داشته باشد، البته لازم به توضیح است این شرایط علاوه بر شرایط ذکر شده برای خود دعوا است، بر این مفهوم که خواهان دعوای وارد ثالث علاوه بر دارا بودن شرایط عمومی دعوا باید شرایط اختصاصی دعوا  را نیز داشته باشد.

3. خوانده دعوی ورود ثالث

 اگرچه در خصوص خوانده قرار گرفتن طرف دعوای اصلی در جلب ثالث تردید و اختلاف نظر وجود دارد؛ اما در مورد دعوای ورود به نظر می رسد که با قرینه ماده ۱۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی که مقرر می دارد: «دادخواست ورود شخص ثالث و رونوشت مدارک و ضمائم آن باید به تعداد اصحاب دعوای اصلی به علاوه یک نسخه باشد و شرایط دادخواست اصلی را دارا باشد» خوانده دعوا لاجرم باید طرفین دعوای اصلی باشند.

4. خواسته دعوی ورود ثالث

در ستون خواسته دعوای وارد ثالث علاوه بر خواسته مستقل اصلی که در صورت وجود بایستی حتما قید گردد لازم است «عبارت ورود ثالث در پرونده کلاسه شعبه …» قید گردد.

5. اثر استرداد دادخواست اصلی نسبت به دعوی ورود ثالث

استرداد دادخواست یا دعوای اصلی یا ابطال آن اثری بر این دعوا ندارد. در چنین وضعی دادگاه مکلف است به دعوای طاری اعم از اینکه جلب ثالث، ورود ثالث یا دعوای متقابل باشد، مستقل رسیدگی نماید؛ چرا که رسیدگی نکردن به هر دعوایی مستلزم تصریح قانونی می باشد که در این باب چنین تصریحی وجود ندارد. البته به نظر می رسد در صورتی که دعوا تبعی باشد و صرفا برای تقویت موضع یکی از طرفین دعوا طرح شده باشد و با استرداد داد خواست یا دعوا یا ابطال آن موضوعیت خود را از دست خواهد داد و ممکن است رسیدگی مستقل به آن امکان پذیر نباشد؛ اما در هر صورت دادگاه بایستی در مورد آن نیز تصمیم مقتضی اتخاذ نماید.

6.    مهلت ورود ثالث

قانون زمان خاصی را برای وارد ثالث در نظر نگرفته است؛ اما محدوده زمانی ورود ثالث با توجه به شرایط دعوا مشخص و معین است. وارد ثالث از زمان طرح دعوای اصلی تا مرحله صدور حکم قطعی امکان دارد. اطلاع و آگاهی وارد ثالث از طرح دعوا نیز اثری در این موضوع ندارد؛ بنابراین، حتی اگر وارد ثالث از دعوای مطروحه مطلع باشد؛ اما در مرحله تجدیدنظر اقدام به طرح دعوای وارد ثالث نماید مشکلی نداشته و منع قانونی ندارد؛ لذا از شروع دادرسی تا ختم رسیدگی وارد ثالث حق طرح دعوی ورود ثالث به پرونده را دارد.

7.    رسیدگی به دعوای وارد ثالث

دعوای وارد ثالث با توجه به اینکه ارتباط کامل با دعوای اصلی دارد همراه با دعوای اصلی رسیدگی می شود مگر در موارد ماده ۱۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی؛ بنابراین، اگر برای دادگاه محرز شود که دعوای ثالث به منظور تبانی و یا تأخیر در رسیدگی در دعوای اصلی مطرح شده، اقدام به تفکیک دعوای ثالث از دعوای اصلی خواهد نمود. همچنین است در صورتی که رسیدگی به دعوای اصلی منوط به رسیدگی به دعوای ثالث نباشد که البته در این صورت به نظر می رسد اساسا دعوای مطروحه ورود ثالث نبوده است

8.    اثر ابطال دادخواست یا رد دعوی ورود ثالث

ابطال دادخواست ورود ثالث به هر علت یا رد این دعوا به صراحت ماده ۱۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی مانع از ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر نیست و با توجه به ذیل ماده که حكم ترتیبات دادرسی را در مورد ورود شخص ثالث در مرحله نخستین و تجدیدنظر برابر مقررات عمومی راجع به آن مرحله قلمداد نمود، با تمامی احکام قواعد عمومی راجع به تجدیدنظر در دعوای اصلی در مورد ورود ثالث نیز جاری است.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید

برای دانلود نمونه دادخواست دعوی ورود ثالث روی فایل زیر کلیک کنید